شب های احیاء
امسال بعد از سه سال تونستیم با هم بریم احیا... احیا كه بگم بیشتر برات یه پیك نیك بود كه خیلی هم بهت خوش گذشت من هم دور میدون ها و اینور و اونور باید دنبالت میدویدم كه مبادا مشكلی برات پیش بیاد از هر جور توپ و بادكنك و هرچیزم كه خواستی برات گرفتیم نمیدونم این احیا گرفتن به درگاه خدا مقبول باشه یا نه اما همین كه تو راضی بودی و 3/5 كه رسیدیم خونه گفتی مامان مگه شب نیست بخوابیم !!! برام خیلی جالب بود و خستگیم رو در برد. انشا... كه خدا هم ازمون قبول كنه... راز و نیازاتون قبول دوستان خوب. التماس دعا.
نویسنده :
مامان شراره
14:35