سامیار مستقلا روی تشت میرود و س خ ن ر ا ن ی میکند
خوب ما باتفاق سامیار خان روز شنبه رفتیم یه کنسرتی که گروه رستاک آقای شهریاری آقای ماهی صفت و آقای احسان خواجه امیری تشریف داشتن، بماند که سامیار عزیز رسما و قانونا پدر مارو در آورد و تمام مراسم یا من یا محمد داشتیم راهش میبردیم اما به یه موفقیتی دست یافت.
فهمید که ساختاری به نام پله وجود داره که میتونی n+1 بار ازش بری بالا و رسیدی بالا برگردی پایین و دوباره بری بالا و برگردی پایین و دوباره بری بالا و برگردی پایین و این چرخه ادامه داشته باشه و ادامه داشته باشه و ادامه داشته باشه تا محمد بنده خدا از کت و کول بیفته.
در همین راستا از دیروز صبح شروع کرد به اینکه توی یک فرصت مناسب که در حمام بازه ، به داخلش نفوذ کنه و بعد تشت رو هرجوری که شده بکشه بیرون و اول ازش به عنوان سکو استفاده کنه تا از کاناپه ها بره بالا و نهایتا ساعت 10:30 شب تونست مستقلا بره روی تشت وایسه و بدون هیچ کمکی شروع کنه به سخنرانی البته به زبان کره ای ، چینی و کمی ژاپنی
آآآآآآآآآآآآآآآی کیف کرده بود، آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی کیف کرده بود که نمیدونید خلاصه س خ ن ر ا ن ی کرد و دل ما رو حسابی برد و فکر کنم بتونه یه چند تایی ر ا ی جمع کنه و نهایتا ا ن ت خ ا ب بشه....
سامیار گلم با اومدن تو خداوند نعمت رو به ما تموم کرد، خدای مهربون بخاطر تک تک لحظه هایی که بخاطر وجود سامیار خنده رو به لب ما و همه خانواده نشوندی ازت ممنونم و شکر میکنمت شکر...
راستی بعد از یکماه که فرصت نشده بود بریم عکساتو انتخاب کنیم جمعه رفتیم و انتخاب کردیم و دیروز هم تحویلشون گرفتیم و انشا.. توی پست بعدی چندتاییش رو میذارم.
دوستت داریم بینهایت...