وقایع اتفاقیه
عرضم به حضورتون که مراسم عید سعید غدیر خم با شکوه هرچه تمامتر برگزار شد و سامیار عیدی هاش رو داد -در هیبت یک مرد سفیدپوش با یه شال سبز به کمرش-و از بنده و پدرش هم عیدی دریافت کرد و همانا اون چیزی نبود جز یک عطر بسیار خوشبو که طبق معمول همیشه که زحمت میدیم به خاله مینا ایشون رفتن و از هایلند خریداریش کردن (دست شما درد نکنه) نکته بعدی اینکه با توجه به اینکه مراسم جشن تولد آقای سامیار قرار هست که ۶ روز زودتر برگزار بشه یعنی ۳ آذر بدلیل عدم تداخل با ماه محرم ما به شدت درگیر هستیم و در خال تدارک تولدیم. نکته بعدی اینکه به دلیل اینکه داشتیم از بازار میومدیم سمت ماشین که برگردیم خونه یهو دیدیم که لباس مشکی سایز ۳۵ دارن بنابراین با...
نویسنده :
مامان شراره
15:19